وبلاگ رسمی شیخ عیسی البوغبیش



مفهوم لغوی سلفی

 

سلفی از ریشه سلف به معنای پیشین است.

ابن منظور در لسان العرب، ج ۶، ص ۳۳۰ و ۳۳۱.می‌گوید:

 

سَلَف، یسلف، سلفاً و سلوفاً؛ یعنی پیشی گرفت. سالف؛ یعنی پیشی گیرنده. سَلَف، سلیف و سلفه؛ یعنی جماعت پیشی گیرنده. ابن فارس در معجم مقاییس اللغة، ماده سلف. می‌گوید: «سلف: س ل ف، اصلی است که دلالت بر تقدّم و سبقت دارد. پس سلف کسانی هستند که گذشته اند».

 

جوهری نیزدر کتاب صحاح اللغة، ماده سلف. می‌نویسد:

 

«سَلَف، یسلف، سلفاً به معنای «مضی»؛ یعنی «گذشت» آمده است. و سلف الرجل؛ یعنی پدران گذشته مرد».

 

در کتاب السلفیة مرحلة زمینة، ص ۹ نوشته محمد سعید رمضان البوطی آمده که :

 

از ما بین این کلمات فهمیده می شود که سلف در لغت به معنای تقدّم زمانی است، لذا هر زمانی نسبت به زمان آینده سَلَف و نسبت به زمان گذشته خَلَف است.

 

مفهوم اصطلاحی سلفی

 

سمعانی در کتاب الفکر السلفی، ص ۱۵ و ۱۶می‌گوید:

 

«سلفی نسبتی به سلف است و این نسبت، مذهب گروهی است که آن‌ها با این نسبت شناخته می‌شوند». در معنای اصطلاحی سلف اختلاف زیادی است

 

 محمّد سعید رمضان بوطی در السلفیة مرحلة زمینة، ص ۹ می‌گوید:

«سلف در اصطلاح بر کسانی اطلاق می‌شود که در سه قرن اول اسلام، می‌زیسته اند».

 

در کتاب السلفیة ودعوة الشیخ محمّد بن عبدالوهاب، ص ۹ و ۱۰آمده :

 

برخی دیگر، آن را بر خصوص صحابه و تابعین و تابعین تابعین اطلاق نموده اند.

 

یوسف قرضاوی در کتاب الصحوة الاسلامیة، ص ۲۵میگوید:

 

در مفهوم اصطلاحی سلفیّه می‌گوید: «سلف عبارت است از همان قرن‌های اوّل که بهترین قرن‌های این امّت است. قرن‌هایی که در آن‌ها فهم اسلام، ایمان، سلوک و التزام به آن تحقق یافت. سلفی گری نیز عبارت است از: رجوع به آنچه که سلف اول در فهم دین؛ اعم از عقیده و شریعت و سلوک داشتند»

 

احمد بن حجر آل ابو طامی در العقائد السلفیة، ص ۱۱. می‌گوید:

 

«مذهب سلف عبارت است از: آنچه صحابه، تابعین، اتباع آنان و ائمه فقه بدان معتقد بوده اند».

 

 

محمّد ابوزهره در المذاهب الإسلامیة ص ۳۱۱ می‌نویسد:

 

«مقصود از سلفیّه کسانی هستند که در قرن چهارم ه. ق ظاهر شدند. آنان تابع احمد بن حنبل بوده و گمان می‌کردند که تمام آرای شان به احمد بن حنبل منتهی می‌گردد؛ کسی که عقیده سلف را زنده کرد و برای آن جهاد نمود. آن گاه در قرن هفتم ه. ق توسط شیخ الاسلام ابن تیمیه احیا شد، او شدیداً مردم را به این روش دعوت کرد و با اضافه کردن مسائلی به آن، مردم عصرش را به تفکر واداشت. آن گاه در قرن دوازدهم آرای او در جزیرة العرب توسط محمّد بن عبدالوهاب احیا شد که تا کنون وهابیان آن را زنده نگه داشته اند».

 

دکتر سید عبدالعزیز سیلی و هم چنین در تاریخ المذاهب، ابی زهره، ص ۲۱۱ می‌نویسد:

 

«سلف از چند جهت مورد بحث است:

الف) از ناحیه لفظی: بر جماعتی که در گذشته بوده اند اطلاق می‌شود.

ب) از ناحیه اصطلاحی: بر کسی اطلاق می‌شود که مذهبش در دین تقلید شده و اثرش متابعت شود؛ همانند ابوحنیفه، مالک، شافعی و ابن حنبل که اعیان سلف ما هستند و صحابه و تابعین نیز برای آنان سلف اند.

ج) از ناحیه تاریخی: برخی سلفی را به کسانی اطلاق می‌کنند که در قرن پنجم ه. ق زندگی می‌کرده اند. عده ای دیگر بر کسانی اطلاق می‌کنند که در قرن چهارم ه. ق می‌زیسته و از حنابله بوده اند.

در کتاب عقیده السلف و اصحاب الحدیث، صابونی، ص ۲۳۶:

د) از ناحیه اعتقادی: مراد از آن‌ها صحابه و تابعین و تابعین تابعین است؛ کسانی که به اصول سنّت و راه‌های آن آگاهند. آنان که پاسداران عقیده و حامیان شریعت اند.

 

در کتاب العقیدة السلفیة، فى کلام رب البریة وکشف أباطیل المبتدعة الردیة نویسنده : عبد الله بن یوسف الجدیع ص ۲۵ - ۲۷:

 

سلفیّون کسانی هستند که می‌گویند: ما ایمان داریم به آنچه که مسلمانان پیشین از صحابه رسول صلی الله علیه وآله و ائمه دین به آن ایمان آورده اند» دکتر عبدالرحمان بن زید زنیدی در السلفیة و قضایا العصر،ص ۱۹و۲۰، چاپ ریاض. می‌گوید: «سلفی منسوب به سلف است زیرا «یاء» در این کلمه برای نسبت بوده و سلفی به کسی اطلاق می‌شود که خودش یا دیگری او را به جماعت پیشینیان نسبت می‌دهد. و سلفیة نسبت مؤنث به سلف است؛ همانند سلفی برای مذکر. وجه دیگری نیز دارد و آن خاصیت پیش بودن پیشینیان است».


تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

دانلود جدیدترین آهنگ های روز دنیا دست نوشته های دانشجویی جدیدترین اخبار روز دِر هَم فاطمه معصومی | وبلاگ نویسندگی ساعت عشق من کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو